تئوری های انقلاب |
---|
تعداد صفحات: 14 |
نوع فایل ضمیمه: word |
حجم فایل: 83 kb |
تئوری های انقلاب
در این قسمت تحقیق با عنوان تئوری های انقلاب به صورت فایل Word برای دانلود ارائه شده است.
قسمتی از متن تحقیق در زیر نشان داده شده است.
تئوریهای انقلاب
اساسا انقلاب ها صرف نظر از علل و انگیزه های گوناگون و متفاوتی که دارند ، در وضعیتی شکل می گیرند که در آن وضعیت افراد جامعه نتوانند از راه قانونی و مسالمت آمیز به خواسته ها و حقوق خود دست یابند بنابراین انقلاب حرکتی خشونت آمیز توسط افراد جامعه علیه حاکمیت جهت تغییر وضع موجوداست ، آنگاه که حکومتها از مردم فاصله می گیرند وبه درخواست ها و نیازهای جامعه توجه نمی کنند ، انقلاب بصورت یک خشم و انزجار عمومی در سطحی فراگیر تبلور می یابد و به تغییر ساختار سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی می انجامد ، زیرا هر حکومتی از ساختار اجتماعی و فرهنگی ، طبقاتی و ایدئولوژی خاصی برخوردار است و انقلاب و کنشگران آن تلاش می کنند ساختارهای پیشین راموردتهاجم قرار داده و ساختار مورد نظر را جایگزین آن نمایند.
انقلاب ها گرچه با ویژگیهایی همراه است اما تمامی آنها دارای مشخصه های ثابت و مشترکی هستند که عبارتند از :
۱- نارضایتی عمیق از وضعیت موجود
۲- ایجاد ایدئولوژی جایگزین و جدید
۳- گسترش روحیه انقلابی
۴- مشارکت مردم در روند انقلاب
۵- رهبری
۶- خشونت
۷- تغییر ساختارهای سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی جامعه
هر تغییری دراجتماع چه سطحی وچه عمیق محصول عوامل وشرایط ویژه ای است . آغاز شکل گیری جوامع مدنی ، علل و عوامل این تحولات مورد بحث اندیشمندان بوده است . افلاطون و ارسطو را می توان پیشگامان این نظریه پردازی ها دانست . فارابی و ابن خلدون به عنوان دو نظریه پرداز مسلمان نیز در زمینه تحولات اجتماعی نظراتی ارائه نموده اند .
به دنبال تقسیم علوم و رشد و گسترش علوم جدید ، جامعه شناسی تغییرات اجتماعی ، جامعه شناسی انقلاب و جامعه شناسی سیاسی که شاخه ای از جامعه شناسی کلان هستند ، متولی این مباحث شدند.
در پاسخ به چرایی انقلابها در جهان معاصر تئوری های متنوعی مطرح گردیده است ، این تنوع معمولا به علت گوناگونی انقلابهایی است که در جهان رخ داد ه است . همین تنوع انقلاب ها عده ای را بر آن داشته تا بحث از تئوری های انقلاب را امری بی فایده و تلاشی بی ثمر قلمداد نمایند. در نظر انها ارائه قانونی کلی که بتواند شامل همه انقلاب های گذشته ، حال و آینده شود یا امکان پذیر نیست و یا اگر با مطالعه تطبیقی انقلاب های جهان ، تئوری جامعی ارائه گردد، آنقدر کلی و عام خواهد بود که نتیجه محصلی به بار نخواهد آورد. گروهی دیگر انقلاب را امری کاملا تصادفی و بدون چارچوب و قانون دانسته اند و یا آن را نوعی توطئه از جانب مخالفین انکگاشته اند، لذا ارائه تئوری برای آن ممکن نخواهد بود . بر خلاف نگرشهای مذکور غالب اندیشمندان حوادث اجتماعی را دارای علل و قوانین قابل کشف برای بشر دانسته و به مطالع علل کوتاه مدت یا دراز مدت آن می پردازند . این مطالعات هم به نفع نظام های حاکم جهت جلوگیری از وقوع انقلاب است و هم راهنمایی است که برای انقلابیون جهت تحقق بخشیدن آن.
غالب تئوری پردازان به علل دراز مدت انقلاب توجه ویژه ای مبذول داشته اند. به نظر آنها نسبت دادن انقلاب به علل کوتاه مدت ، نوعی ساده اندیشی است. هر انقلاب هنگامی رخ می دهد که نیروی مخالف با توانایی و نیروی کافی وارد صحنه سیاسی شده و در تعارض با قدرت حاکم ، نهایتا حاکمیت سیاسی را به دست گیرد . از آنجا که این نیروها در کوتاه مدت نمی توانند این تواتنمندی را به وجود اورند باید به بررسی ساختارهای اساسی جامعه ای پرداخت که این دیدگاه ها ، توقعات و توانمندیهای جدید برای انقلاب را فراهم ساخته است. بنابراین تشخیص این عوامل فقط با تکیه بر تئوری های بلندمدت امکان پذیر است.البته باید اعتراف کرد که هیچ انقلابی خالی از علل کوتاه مدت نیست ولی علل کوتاه مدت در راستای علل دراز مدت و ساختاری موثر می افتد . از طرف دیگر علل کوتاه مدت عمق و پیچیدگی علل دراز مدت را نداشته و دولت ها بعضا قادر به کنترل و جلوگیری از آن هستند و در حالی که کنترل تاثیرات علل ساختاری و پیچیده ناممکن می نماید . لذا برای تشخیص چرایی انقلاب ها بیشتر باید به علل دراز مدت توجه نمود البته بی توجهی به علل کوتاه مدت و مقطعی نیز ناصواب است و ما را از تحلیل درست و دقیق انقلاب ها باز می دارد.
در گذشته تئوری های انقلاب غالبا توجه ویژه ای به یک عامل ساختاری می کردند اما روشن شدن پیچیدگی دگرگونی های اجتماعی و این که هر تحولی حاصل به هم پیوستن مجموعه ای از عوامل است ، باعث شده است تا امروز به ابعاد مختلف یک دگرگونی توجه شود و اگر تکیه بر یکی از علل ساختاری صورت می گیرد یه این معنا نیست که دیگر علل نادیده انگاشته شده است.
« نگرش تبیینی – توصیفی » و « تفهمی – همدلانه » ، دو روش متفاوت در مطالعه انقلاب هاست . در شیوه اول جامعه شناسی به بررسی تحولات اجتماعی با قطع نظر از ذهنیت و نظام ارزشی حاکم بر آن انقلاب می پردازد و در پی کشف واقعیت انقلاب ، صرف نظر از معنایی است که انقلابیون برای رفتار خود قائلند هستند. این دیدگاه به دنبال تفسیر پدیده انقلاب بر پایه فهم ونگرش مفسر از انقلاب است. و محقق نقش تماشاگر دارد .رئالیسم سیاسی ، انقلاب را تنها مبارزه قدرت و جابه جایی قدرت می بیند و به ادعای گروه های درگیر در انقلاب و اهداف اعلامی آنها برای رسیدن به آزادی ، برابری و غیره بی اعتناست . در روش دوم مفسر سعی در فهم معانی و ارزشهایی دارد که انقلابیون بر اساس آن انقلاب می کنند و همچون یک بازیگر در صحنه تحولات سیاسی به بررسی موضوع می پردازد. در این دیدگاه شناخت مفهوم انقلاب خارج از معانی ، ارزشها و علایق آگاهانه افراد ناممکن است . «هانا آرنت » انقلاب را با توجه به کوشش ها و انگیزه های آگاهانه انقلابیون و از زبان خود آنها تلاشی برای دست یابی به آزادی می شمرد.
فهرستی از عناوین این تحقیق در زیر آمده است:
- تئوریهای انقلاب
- تئوری طبقاتی
- تئوری قدرت
- تئوری روان شناختی
- تئوری همبستگی
- طبقه بندی نظریه های انقلاب
تئوری های انقلاب |
---|
تعداد صفحات: 14 |
نوع فایل ضمیمه: word |
حجم فایل: 83 kb |